توجیه ظاهر شیرین و باطن تلخ
بسم الله
خیلی وقتا پیش میاد برای یه کاری دو دل میشم. نه از اون نوع ۵۰-۵۰. از اونمدلهایی که خیلی راحت دلت گواهی میده که اگر ۱۰۰-۰ نباشه، حداقل ۹۰-۱۰ میتونی بفهمی کدومو باید انجام بدی. معمولا نفس انسان شدیدا وسوسه میکنه به اون تلخی که ظاهرش شیرینی خاصی داره. ولی خب نفس شیرینی ظاهری رو میبینه وسرشت تلخی باطنی رو. این وسط بستگی داره به میزاد خودسازی ای که کردی. شیرینی یا تلخی؟! مسئله این است!
اکثر ما شیرینی رو انتخاب میکنیم. ینی همون ۱۰٪ با اینکه مطمئنیم باید اون تلخی۹۰٪ رو انتخاب کنیم.این وسط سر و کله ی توجیه ها پیدا میشه تا وجدان خودتو راحت کنی.
گاهی کاملا ساده با دوتا کلمه حرف قانع میشی. قانع که نه. توجیه میاری ولی همیشه ته دلت میگه نه.
باید بشینی با خودت فکر کنی. پا بذاری رو اون نفس لعنتی و گوش نکنی توجیه دیگران چیه. خصوصا وقتی میدونی به شدت مستعد توجیه پذیری هستی.
هرکسی رو تو قبر خودش میخوابونن. کار نداشته باش بقیه چطوری فکر میکنن و چطوری عمل میکنن و چطوری توجیه های قشنگ قشنگ میارن. شب اول قبر نمیتونی بگی فلانی گفت اینکار درسته. بهت میگن ته دلت، سرشت خداشناست بهت گفت این کار اشتباهه. عذر موجهی نداری.