آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

توفیقات

چهارشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ق.ظ

بسم الله


خدایا نه تنها توفیقات تجرد رو ازمون نگیر، که چندین برابر هم بفرما مثل: راهیان، فاطمیه، محرم...

...مدیون عرفه و محرمم...

رعایت حال مجردا رو بکنید

پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ

بسم الله


از صبح کشیک بود. همین ۱۰دقه پیش رسید.هنوز لباس تنشه. میگه:

-امروز یه مریض داشتم خیلی عشقولی بود. کلا دپرس شدم.

-چرا؟ چطور؟

-ی خانم جوون بود. شووَرش هی نازش میکرد.میگفت تو رو خدا گریه نکن. هر ۱۰دقه میومد میگفت کی عملش میکنن؟

خیلی عشقولانه بودن.کاش منم آپاندیسیت بگیرم!! یکی بود اینطوری نازمو میکشید!

- بابا اول یه نفرو پیدا کن بعد برو آپاندیسیت بگیر!


دوستان متاهل خواهشا روزهای تجرد خودتون رو بیاد بیارین. چقد حساس بودین به این رفتارا و چقد تحت فشار بودین. اگر اینا رو یادآوری کنین به خودتون دیگه حواستون به رفتاراتون توی جمع هست.


دعا مغز عبادت است

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۵۴ ق.ظ

بسم الله

وقتی دعا میکنی ینی خدا رو به خدائیت قبول و به بندگی خودت اقرار داری

درب خانه ات چه شده است مرد؟

جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۰ ق.ظ

بسم الله

تو با همه ی مردها فرق داری

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ق.ظ

بسم الله


وقتی با همـ میخواستیمـ بریمـ بیرون مقنعه مو پوشیدمـ ، چادرمو گذاشتمـ سرمـ ، گفتم آماده امـ ،

اومدی جلو ، مقنعه مو اوردی جلوتر ، بهمـ گفتی میشه رو بگیری؟

دلمـ میخواد خوشگلیهاتــ فقط برا خودمـ باشه

 اونجا بود که فهمیدمـ  تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی اون روز تو باغ همه ی خانومها رو جو گرفته بود و جلوی همه قهقهه می زدن

و شوهراشون همـ بی خیال نشسته بودن و تماشا می کردن ، وقتی منو همـ به جمعشون

دعوت کردن ؛ آرومـ تو گوشمـ  گفتی : " مواظب وقار و متانتتـ باش عزیزمـ "

 اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی رفته بودیمـ دریا ، مردای دیگه رو که میدیدمـ دیدمـ از هرفرصتی دارن استفاده میکنن تا

خانومایی که با وضع آنچنایی اونجا ایستادن رو دید بزنن ، وقتی به تو دقتـ کردمـ دیدمـ فقط

چشاتــ سمتــ منه ؛ خیلی خوشم اومد

اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی اون روز تو مجلس عروسی یهو همه رو جو گرفتـ و زن و مرد قاطی شدن و مردهای

دیگه با چه لذتی به تماشا نشسته بودن تو مثل برق گرفته ها از جا پریدی و زدی بیرون

پشتـ سرتـ اومدمـ ، گفتی : " متشکرمـ که اونجا نموندی "

 اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی در عین حال که منو به فعالیتــ اجتماعی و درس خوندن و فعالیتـ در دانشگاه تشویق

میکردی ؛ هر از چند گاهی یادآوری می کردی که : "غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه"

 اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی اون روز آقای همسایمون اومده بود دمـ در ، چادر سر کردمـ و رفتمـ قبض ها رو ازش گرفتمـ

برگشتمـ دیدمـ با لبخند بهمـ خیره شدی

گفتی : "خوشم اومد چه مردونه برخورد کردی ، بدون عشوه و طنازی "

 اونجا بود که فهمیدمـ  تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی خانمها از مشکوکـ شدنشون نسبتـ به همسراشون بعد از رفتنشون از خونه میگفتند و من

مطمئن بودمـ که پدرِ بچه هامـ ، الان یه گوشه ی دنج پیدا کرده و با خودش و خداش خلوتـ کرده

 اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

وقتی عروسی دخترخالمـ  بود چون میدونستی تو عروسی موسیقی و چیزای حرامه ؛ بهمـ گفتی

خانومی نرو عروسی ، به جاش منو بردی گلزار شهدا ، بهمـ گفتی چرا به خاطر بقیه آخرتـ

خودمونو خرابـ کنیمـ ؟ خودمو خودتو عشقه خانومـ ؛ بیخیال حرفـ مردمـ

 اونجا بود که فهمیدمـ تو با همــه مردهــا فــرق داری

منبع
آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو