آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

۸ مطلب با موضوع «بحث و گفتگو» ثبت شده است

خودآزاری

جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ق.ظ

بسم الله


اساسا بعضی ها هستند بسییییار خودشیفته و همه چیز دان که باید خودت رو بکشی تا بهشون بفهمونی این راهی که داری میری اشتباهه. از اون طرفم یه سری افراد هستند کلا قصد خودآزاری و خودزنی و خودتخریبی دارن. حالا هرچقد میخوای بزن تو سر خودت بگو عاغا تو اوضات خوبه. یه کم خاکی رفتی میشه درستش کرد و اینها.

خطاب به دسته اول باید گفت هرکسی تو اعماق وجود خودش یه شمر بالقوه داره که با خودسری و غرور میتونه بالفعل بشه. مواظب خودتون باشید.

خطاب به دسته دوم باید گفت ... واقعا نمیدونم چی باید گفت... به نظر شما چی باید بهشون بگی؟!


پ.ن: مطلب برگرفته از سخنان حاج آقا پناهیان هس.

نظرات بدوت نیاز به تایید نمایش داده میشوند.

شجاعت یا بی حیایی و پرده دری؟!

جمعه, ۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ب.ظ

بسم الله


مطرح کردن بعضی حرفها که تحت عنوان "هیس دخترها فریاد نمیزنند" (مثلا ازدواج) مطرح میشود به نظر شما شجاعت است یا پرده دری و بی حیایی؟!

فرق شجاعت در گفتار و بی حیایی چیست؟!

گله و شکایت و جزجز کردن یک بحثه و دغدغه ی ایجاد فرهنگ جدید یک بحث. چطور اینا رو باید از هم جدا کنیم؟!


نطرتون درمود این پست چیه؟(+)

خوندن این پست خالی از لطف نیست(+)


تکمله ی مطلب


ادامه نوشت:

گاها استثنائاتی توی جامعه وجود داره. گاهی انسانی (دختر/پسر) ممکنه فرضا با ازدواج نکردن به گناه بیفته. حالا اگر دختری تحت این شرایط باشه آیا به نظر شما دوست عزیز این فرد گناه بکنه بهتره یا از طریقی اقدام به ازدواج کنه؟!(روی بحث من به دختر هست چون دقیقا منم موافق اینم که فطرت دختر منافات 100% داره با اینکه حتی از طریق نفر سومی هرچند عاقل و فهمیده بخواد این مطلب رو مطرح کنه.)


منشأ نوشت: به دلیل یک سری بی پرده نویسی ها یکی از دوستان فرمودند که حرف دخترا همیناس ولی تو شجاعتشو داری و مینویسی! بعد من موندم که دارم پرده دری میکنم تو نوشته هام یا شجاعته که باعث این نوع نوشتنم میشه؟!

به قول یکی از مخاطبان عریان مینویسم. که به 2علت هست: 1.در مورد اون چیزی کارد یه استخون رسیده 2.به دنبال اینم که یک سری چیزها رو به افراد بفهمونم و یک سری عرف های مخالف با شرعمون رو بشکنم.

همیشه وقتی میگفتن فلان چیز عرفه و نمیشه کاریش کرد میگفتم عرف رو خودمون میسازیم. منم که 4روز دیگه بزرگ میشم و میشم مادر و پدر چنتا بچه و کارمند و رئیس و استاد این جامعه. فرهنگ منه که میشه فرهنگ جامعه. بالاخره باید یکی شروع کنه این تغییر فرهنگ رو. همیشه نفر اوله که خرد میشه تو این روند ولی میارزه به اینکه فرهنگ تغییر کنه و کسایی که بعد من میان راحت باشن.

اصولا در هر زمینه + یا  - روحیه از خدگذشتگی م زیاده حتی اگر به قیمت نابود شدن خودم باشه و این در برخی موارد خیلی بده.


پ.ن: منظور من از "هیس دخترها فریاد نمیزنند" اون فیلم نیست. اون فیلم که خدا رو شکر به بهانه بیان واقعیت جامعه رسما داره یه چیزایی رو ترویج میکنه. منظور من دقیقا "ادامه نوشت" بود.

*باید به کم برم سراغ فمنیسم. احساس میکنم ناخواسته برخی عقایدم به این سمت رفته و خودم درجریان نیستم.

دفترچه اصلاحات

يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ق.ظ

بسم الله


نیمه های 93 به فکر دفترچه اصلاحات* افتادم. ماه آخر 93 دفترچه تهیه شد. و حالا موندم چطوری ادامه ش بدم. پشنهاد لطفا


*دفترچه اصلاحات:تمام خصوصیات بدی که در خودم هست و باید بر طرف بشه رو توش مینویسم و باید اصلاح بشه. حالا یک سری از این خصلت ها چیزهایی هست که باید قبل از شروع زندگی مشترک اصلاح بشن و یک سری هم در راستای هدف متعالی قرب الی الله هست.(البته این موضوع هم قابل توجهه که هدف از زندگی مشترک هم قرب الی الله است پس اصلاحاتی هم که برای ورود به زندگی جدید لازم هست در آخر در راستای هدف متعالی قرار داره.)

پ.ن:یکی از دوستان خواستگاری داشت که به عروس خانم فرموده بودند من فلان خصلت بد رو داشتم. نماز اول وقت رو شروع کردم که به واسطه ی اون بتونم این خصلت رو در خودم از بین ببرم.(انتخاب ایشون نماز اول وقت بوده.پیشنهادات شما چیه؟)


پ.ن عکسها: آخر دفترچه مشکلاتی که دارم رو مینویسم و وقتی به نتیجه رسیدم و تصمیم خاصی براش گرفتم یا براش راه حل پیدا کردم پاکنویس! میکنم اول دفترچه.


اینجا رو یه نگاه بندازید: (+)

ترک عصبانیت

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۲۹ ب.ظ

بسم الله


دوستان عزیز راه حلی برای کنترل زود عصبانی شدن دارید؟

تبریک تولد مجازی به نامحرم

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ب.ظ

بسم الله


یه دونه تولد به یه آقا پسر تبریک گفتیم اندر فضای مجازی و بعد دقیقا بعد از ارسال این سوال پیشامد کرد به ذهنمان که: عایا اگر در حقیقت هم با همین آقا رو به رو میشدم تولدشان را تبریک میگفتم؟ به عنوان یک نامحرم؟! عایا؟!


پ.ن: شیرینی عقد یکی از پسرای کلاس رو دقیقا همین بعد عید خوردیم اما تبریک هم بهش نگفتم!(پ.ن:شیرینی رو خودش پخش نکرد.)(و منهای اینکه بقیه دخترا عکس خانمشم رفتن رو گوشیش دیدن!!)

آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو