بس که تو آقایی
دوشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۳:۰۳ ب.ظ
تو شوق پر زدن دادی
تو هیئتت وطن دادی تو آبرو به من دادی
من آبرو بردم
ولی دوباره این ننگ و
دل سیاه ولی تنگ و
سری که خورده به سنگ و
پیش تو آوردم
پیش تو آوردم دستای خالیمو
مرحم بذار آقا شکسته بالیمو
من بی کس و تنهام تو تکیه گاهم باش
مثه قدیم آقا پشت و پناهم باش
هر جا که بی شما رفتم
تو زندگی خطا رفتم بدون تو کجا رفتم1
میبینی دنیامو
اشک چش ترم ارباب
گذشته از سرم ارباب امید اخرم ارباب
بگیر دو دستامو
من غرق دنیامم فکری به حالم کن
خیلی بدی کردم آقا حلالم کن
بازم برای من درمون دردایی
مردونگی کردی بس که تو آقایی
عالی