رب اشرح لنا صدرنا و یسر لنا أمرنا
ربنا افرغ علینا صبرا
بسم الله
از صبح کشیک بود. همین ۱۰دقه پیش رسید.هنوز لباس تنشه. میگه:
-امروز یه مریض داشتم خیلی عشقولی بود. کلا دپرس شدم.
-چرا؟ چطور؟
-ی خانم جوون بود. شووَرش هی نازش میکرد.میگفت تو رو خدا گریه نکن. هر ۱۰دقه میومد میگفت کی عملش میکنن؟
خیلی عشقولانه بودن.کاش منم آپاندیسیت بگیرم!! یکی بود اینطوری نازمو میکشید!
- بابا اول یه نفرو پیدا کن بعد برو آپاندیسیت بگیر!
دوستان متاهل خواهشا روزهای تجرد خودتون رو بیاد بیارین. چقد حساس بودین به این رفتارا و چقد تحت فشار بودین. اگر اینا رو یادآوری کنین به خودتون دیگه حواستون به رفتاراتون توی جمع هست.