آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

8ساعت و 8 دقیقه

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم



آقا جان! به حق این 8ساعت و 8دقیقه باقی مانده برایمان حول حالنا الی احسن الحال را برایمان بخواه. به جوادت قسم طاقتی نمانده از این بی خدایی ها.

21ساله ی 70ساله نما

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۶ ق.ظ

چه اتفاقی میافته که یه دختر 21 ساله که از سن تقریبا 15-16 سالگی از خودش مطمئن بود که حتی اگر در هیچ زمینه ای توانا نباشه حداقل میتونه یه زندگی 2نفره رو اداره کنه، الآن به نقطه ای رسیده باشه که احساس کنه حتی ابتدایی ترین نیاز رو نمیتونه برا همسرش برآورده کنه چه برسه به نیازهای متعالی؟

چطور میشه که برعکس همه ی افراد که با بالا رفتن سنشون توانایی های بیشتری تو خودشون میبینن، الآن تو سن 21 سالگی باید احساس کنی خیلی از عمرت گذشته و خودتو از هر حیثی یه پیرزن 70 ساله ببینی که هیچگونه توانایی جسمی و روحی نداره؟

هیچ شور و انگیزه ای برا زندگی یا حتی مردن ندارم...

fh onh ;hlgh yvdfi anl

گاهی چتری از گناه آنچنان بر سرت سایه میاکند که اگر سیل هم از آسمان ببارد دریغ از اینکه قطره ای از آن باران مقدس بر روی سر تو فرود آید.(دیشب تا حالا داره بارون میاد و 3-4بار رفتم تو حیاط. دریغ از حس کردن یه قطره بارون روی خودم)

از همه جا-نخوانید بهتر است-

يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ
به توکل نام اعظمت...
بسم الله الرحمن الرحیم

* دلتنگ فاطمیه ام. پیشنهاد جانشین خواهر هیئت را داده اند. اولین مراسم فاطمیه است. شدیدا دلم میخواهد قبول کنم اما سخت است. گرچه همه بهانه است.بخواهی میتوانی. شاید برای فاطمیه قبول کنم و بقیه اش را واگذار کنم. هرچه خدا بخواهد.
* راهیانمان 22اسفند است. اول هفته. پیگیرند بیاید عقب و بشود آخر هفته.گرچه اگر مشکلات من حل شود و معرفی به بخش گیرم پنج شنبه و شاید جمعه ها هم کلاس داشته باشم.
هنوز یادم نرفته دعوت راهیان پارسال. برادران عزیز لطفی کنید و امسال هم بطلبید.
* کار برادرم به تنگنا کشیده و آرزوی مرگ میکند.انگشت به دهانم از کارهای خدا. خدایا.برسان روزهای آرامششان را.
* جو خانه همچنان برایم سنگین است. کلا سنگین است. از هر نظر.
* کلا بیخیال ازدواج شده ام.
* قبلترها جرات آرزوی مرگ کردن را داشتم. اما این روزها...
* تنبل شده ام شدید. حوصله هیچ کاری را ندارم. تمام کارهایم نصفه نیمه مانده. هیچ امید و انگیزه ای برا بلند شدن ندارم. شدیدا به چند جلسه وعظ نیاز دارم.
* چند روزی ست با نوای وب انس گرفته ام.

یادم رفته 1

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ
یادم رفته که...

بعد از نماز دستامو بلند کنم و دعا کنم و بگم خدا حالمو خوب کن

خدا چگونه انسان را هدایت میکند؟

پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم



همیشه با خودم میگفتم خدا اگه میخواست هدایتم میکرد. چرا به زور هم که شده منو هدایت نمیکنه؟

جواب سوالات از زبان استاد پناهیان

آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو