آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

من حیث لا یحتسب

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ق.ظ

بسم الله


امروز رفته بودیم قبرستون. داشتیم میرفتیم سر قبر پدربزرگم. از دور دیدیم یه خانم نشسته فاتحه میخونه. مامانم میگفت زن عمومه و من میگفتم نه. خانمشه!(همسر بعد از مادربزرگم!) خلاصه بحث بود که طرف کی هست تا رسیدیم بالا سر بابابزرگ.

خانمه بلند شد و خدا بیامرزی گفت و شرو کرد تعریف.

آخرش معلوم شد طرف از مشتریای بابابزرگم بوده.یه خانم روستایی که تو بازار از بابابزرگ من خرید میکرده.میگفت ما هر موقه میایم شهر و قبرستون اینجا حتما میایم سر قبر آسد علی اکبر.

اینطوری خوب بودن تو زنده بودنمون میشه رزق و روزی برا آخرتمون!

پ.ن: پدربزرگ گرامی عطاری داشتن تو بازار و الآن نزدیک 15ساله فوت شدن!

سید مرغی

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ

بسم الله


پدربزرگ مادری پدرم معروف بوده به سید مرغی.

دلیلش رو امروز فهمیدم:


گویا مردم شهر مرغ و خروس نذر جد ما میکردن و حاجت میگرفتن! جدمون یه پا امامزاده ی زنده بوده برا خودش!

آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو