آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تقدیر» ثبت شده است

کلافه

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم



کسی تا حالا براش پیش اومده اونقد داغون باشه که حتی نماز هم آرومش نکنه؟ یکی یه نسخه بده لطفا


* به قول دوستی بعضی حرفها جایش سر سجاده است فقط.

* دو شب گذشته ی من و اماره: (+)


بعدا نوشت ها:

* هدیه ی دوست گرامی گمگشته: (+)

* خدایا استاد پناهیان را حفظ بفرما و عاقبت بخیر.

* رزق امشب که هم آروم و هم ناآرومم کرد: (+) مرتبط: (+)

* دوست داشتنی ترین بعد از مناجات حضرت امیر: مناجات شعبانیه (جفتشون آخر شب تو سکوت و تاریکی)

* اینم دانلود بفرمایید.بسی جالب و به جاست: تقویم شمیم یار


در اگر باز نگردد
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی


بهبود نوشت:

جوابیه به واسطه ی گمگشته جان و از زبان استاد پناهیان:

یه مدتی گذشت دیدی احساس انتم الفقرا الی الله بهت دست نمیده، احساس دعا بهت دست نمیده، نگو من ایمانم به خدا کم شده، بگو من نگاهم به واقعیتهایی که من رو احاطه کزده اند و من مجبورم تحت سیطره ی این واقعیت ها زندگی بکنم، کم شده. ربطی به ایمان شما نداره.

آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو