آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

دفترچه اصلاحات

يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ق.ظ

بسم الله


نیمه های 93 به فکر دفترچه اصلاحات* افتادم. ماه آخر 93 دفترچه تهیه شد. و حالا موندم چطوری ادامه ش بدم. پشنهاد لطفا


*دفترچه اصلاحات:تمام خصوصیات بدی که در خودم هست و باید بر طرف بشه رو توش مینویسم و باید اصلاح بشه. حالا یک سری از این خصلت ها چیزهایی هست که باید قبل از شروع زندگی مشترک اصلاح بشن و یک سری هم در راستای هدف متعالی قرب الی الله هست.(البته این موضوع هم قابل توجهه که هدف از زندگی مشترک هم قرب الی الله است پس اصلاحاتی هم که برای ورود به زندگی جدید لازم هست در آخر در راستای هدف متعالی قرار داره.)

پ.ن:یکی از دوستان خواستگاری داشت که به عروس خانم فرموده بودند من فلان خصلت بد رو داشتم. نماز اول وقت رو شروع کردم که به واسطه ی اون بتونم این خصلت رو در خودم از بین ببرم.(انتخاب ایشون نماز اول وقت بوده.پیشنهادات شما چیه؟)


پ.ن عکسها: آخر دفترچه مشکلاتی که دارم رو مینویسم و وقتی به نتیجه رسیدم و تصمیم خاصی براش گرفتم یا براش راه حل پیدا کردم پاکنویس! میکنم اول دفترچه.


اینجا رو یه نگاه بندازید: (+)

  • آویزون

نظرات  (۸)

سلام
اول در مورد خود محاسبه نفس آن چنان این کار رو برای خودتون سخت و با برنامه نکنید که در آخر حوصله انجامش رو نداشته باشید. لزومی نداره برای خودتون جدول و لیست های بلد بالا درست کنید و از توی اون لیست ها چک کنید که کدوم ها رو انجام دادید و مثلا چند بار و ... .
نظر من این هست که هر شب یک ربع یا نیم ساعتی رو برای خودتون تنها بشینید و فکر کنید که امروز چه کارهای اشتباهی انجام دادم. پشت سر هم یادداشت کنید. اول از دونه درشت ها شروع کنید و بعد کم کم به جزئی ترهاش هم می رسید. بعد با خودتون فکر کنید که چرا فلان عمل اشتباه رو انجام دادم و علت ش رو پیدا کنید. ممکنه یک عمل اشتباه ریشه در عمل اشتباه دیگه ای داشته باشه و خلاصه که بگردید دنبال ریشه ها و نه ظاهر قضایا.
بعدش فکر کنید که چه کاری برای ترکش می تونم انجام بدم یا اگر یک بار دیگه با این اشتباه روبه رو بشم برای جلوگیری ازش چه کار باید بکنم. و این موضوع رو به صورت تجربی و کاملا عملی پیش ببرید تا به راهکارهای بهتری برسید.

به عنوان مثال. من در صحبت با مادرم از کوره در رفتم و عصبانی شدم. این میشه عمل اشتباه. اما وقتی فکر می کنم به این نتیجه میرسم که این عمل اشتباه مثلا ریشه در غرور من داشته و به عنوان مثال مادرم حرفی زده که به غرورم برخورده و من چنین واکنشی نشون دادم. اما راه حلش مثلا در این مورد من نگاه می کنم به کسانی که می شناسم و فکر می کنم اونها وقتی با انتقاد و عیب جویی دیگران روبه رو میشن چه واکنشی نشون میدن و اون خوبه ش رو پیدا می کنم که مثلا فلانی تو اینجور مواقع با شوخی و مزاح و خنده در مورد همون عیب (حالا ممکنه این عیبی که میگیرن یا انتقادی که می کنند اصلا ناحق باشه اما خب در هر صورت مرحله اول اینه که آدم خودش رو کنترل کنه و بتونه با آرامش به صحبت ادامه بده) و مثلا بزرگ کردن و اغراق در موردش و ... بر اعصاب خودش مسلط میشه و جلوی تنش رو میگیره. یا فلانی در این جور مواقع چند لحظه ای سرش رو میندازه پایین و با سکوت گوش میده تا وقتی که به خودش مسلط بشه و بعدش شروع میکنه با منطق جواب دادن. یا شاید چیزی نمیگه و بعدش با فکر کردن و تسلط بیشتری برمیگرده و دوباره صحبت می کنه. خلاصه راه حل هایی که آدم به ذهنش میرسه رو باید با توجه به شرایط خودش انتخاب کنه و در عمل و تجربه امتحان کنه تا به بهترین نتیجه برسه.

ببخشید پرحرفی بنده رو. این کار از اون کارهایی هست که خیلی تو روند و جهت زندگی آدم تاثیر میگذاره. البته اگر بتونید در کنارش از حضور استاد اخلاقی هم بهره بگیرید تاثیرش چند برابر میشه. ان شاءالله که سربلند باشید
پاسخ:
سلام
ممنون از نظراتتون. خیلی هم خوب.

استاد اخلاق رو توبه کردم دیگه...
چقد عجیب و چقد عالی
از اینکه شما تا این حد به رفتارتون و زندگی تون و بندگی تون توجه دارید غبطه خوردم
همین توجه مسیر رسیدن به تعالی هستش
یکی مث من که همین قد هم نیومده جلو چطور می تونه پیشنهادی برای بهتر شدن بده
اما کلیت کار شناخت راه خیلی مهمِ
از یک استاد و یک مربی ، یک جلسه ی اخلاق خوب غافل نشید
پاسخ:
میتونستید جواب ندید. لازم نبود این همه غلو...
  • دانشجوی کلاس اول دبستان
  • سلام

    نظرات " صفرکیلومتر" و "به بهانه فرهنگ" نظرات ارزشمندی هستند.

    ما نیاز به یکسری رفتارهای کلی برای اصلاح رفتارهایمان داریم مثل نماز اول وقت که به گفته ی بزرگانی چون آسید علی آقا قاضی معجزه می کند و موجب گشایش ها در زندگی خواهد شد.

    بحث تفکر هدفمند موجب آمادگی فکری و جسمی برای مقابله با رفتارها می گردد ( مشارطه- مراقبه - محاسبه) اگر دقت کرده باشید مشارطه و محاسبه هر دو از جنس تفکر هستند و مراقبه را احاطه نموده اند ...


    پاسخ:
    سلام

    مشارطه و محاسبه هر دو از جنس تفکر هستند و مراقبه را احاطه نموده اند ...

    تا حالا به این فک نکرده بودم. تفکر ینی همین.
    دریغ مدت عمرم که بر امید وصال/به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق/
    چگونه باز کنم بال در هوای وصال/که ریخت مرغ دلم پر درآشیان فراق/

     خوشا به حالتون....
    پاسخ:
    چرا خوش به حالم؟!
    صرفا نوشتم که ایده بشه برا بقیه. همونطور که من از نوشته های دیگران ایده میگیرم.
    دیگه اینجوری نگید
    سلام. پیشنهاد من اشک بر ابی عبدالله (ع) هستش. از خود مولا جان مدد بگیرید.
    پاسخ:
    سلام
    اشک کم پیش میاد خودبه خود جاری بشه مگر کارد به استخون رسیده باشه!به نحوی میشه گفت روضه گوش کنیم!
    بابا چرا خصوصی میدید خب؟!

    یکی از دوستان فرموده اند: دعا کن
    پاسخ:
    خیلی مورد قشنگی بود. بهش فک نکرده بودم.
    بعضی چیزا رو باید با التماس گرفت از خدا؛ مثلا: رفع عجب
  • سیدی (به بهانه فرهنگ)
  • بسم الله الرحمن الرحیم - سلام - ایده خوبی بود - ان شاء الله که در اجرایی سازی ش موفق باشید - پیشنهاد من گنجاندن برنامه روزانه تفکر است. تفکر صحیح معجزه می کند
    پاسخ:
    سلام
    خب تفکر تو چه زمینه ای؟
    همیشه میگن تفکر خوبه ولی همیشه برا من سوال بوده این تفکر ینی چی؟
  • صِفر کیلومتر
  • پیشنهاد من همون نماز اول وقته چون تنها چیزی که بینی شیطان را ب خاک میمالد نماز است

    اول وقت خوندنش برکات زیادی میاورد

    کمک به هم نوعان از هر طریقی هم کار گشاست چه کمک مادی چه معنوی در حد وسع
    پاسخ:
    حرف شما درسته ولی احساس میکنم هر بدی ای راه حل خاص خودش رو داره برا از بین بردنش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    آویزون

    خدایا چنان کن سرانجام کار

    حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

    ==================

    خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

    تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

    ***

    مباد کز در میخانه روی برتابی

    تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو