بسم الله
یا مَنْ اِذا تَضایَقَتِ اْلاُمُورُ فَتَحَ لَنا باباً لَمْ تَذْهَبْ اِلَیْهِ اْلاَوْهامُ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لِاُمُوریَ الْمُتَضایَقَةِ باباً لَمْ یُذْهَبْ اِلَیْهِ وَهْمٌ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ
"ای آنکه پس از بسته شدن کارها راه گشایشی از برای ما میگشاید که اوهام بدان راه ندارد، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و برای اموری که مرا در تنگنا قرار داده راه گشایشی قرارده که اندیشهای بدان راهندارد، ای مهربانترین مهربانان"
خدایا دست شما درد نکنه. راضیم به رضات و عاشق همین حالگیریاتم. ممنون که هستی و خدایی میکنی...
بسم الله
ﺍﻟﻬــــــــﮯ "
ﺑـﻮﯼ ِﻧﺎﺏ ﺑﻬﺸـﺖ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻫﻤـﮥ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻗﺸـﻨﮓ ِ " ﺗــﻮ "
ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻣﺸﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﺩﻟﻢ ...
ﮔﻔـﺘﻪ ﺑـﻮﺩی " ﺍَﻟﺠَّﺒﺎﺭ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐـﻪ ﺟُـﺒﺮﺍﻥ ﻣــﯿﮑﻨﺪ ﻫﻤـﮥ
ﺷﮑﺴﺘﮕـﯿﻬﺎﯼِ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ،
ﮔﻔـــــﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ " ﺍَﻟﻤُﺼَـﻮِّﺭ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐــﻪ ﺍﺯ ﻧﻮ ﻣـﯿﺴـﺎﺯﺩ
ﻫﻤﮥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻭﯾـﺮﺍﻥ ﺷـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ ﺩﺭﻭﻥِ ﺩﻟﺖ،
ﮔﻔــﺘﻪ ﺑـﻮﺩﯼ " ﺍﻟﺸّـﺎﻓـﯽ "
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐـــﻪ ﺷﻔﺎ ﻣـﯿﺪﻫﺪ ﺗﻤﺎﻡِ
ﺯﺧﻤﻬـﺎﯼِ ﻋﻤﯿﻖ ﻭ ﻧﺎﻋـﻼﺝ ﺭﺍ،
ﻫـﻮﺍﯼ " ﺩﻟﻢ " ﺳﺒﮏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑــﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼِ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ ...
ﻧَﻔـﺲ ﻣﯿﮑﺸــﻢ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﻬـﺎﯼِ ﻧﺎﺑﺖ .
" ﺍﻟﻬــــــــﮯ "
ﺳﭙﺎﺱ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ......
خدایا بالاخره زمینم زدی. حالا وقت دستگیریه دیگه.منتظرم
بسم الله
دیروز عقدش بود. امروز دنبال مورد مناسب از طریق آقاشون برا دوستاش
قابل توجه روحانیون و مسئولین مثلا فرهنگی و همه کسایی که خیلی ادعاشون میشه
اگر خود نسل امروزمان برای هم نسلانمان کاری کنیم
بسم الله
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا...
می نشیند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین،
اصلا حرم ات معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل...
می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند روزگار که سخت می گیرد، یک راست می روند پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی حرم نبوی می روند و مادرتان را قسم می دهند به شما به شمایی که مشکل گشای دلهایی...
می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا...
می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما، عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد...
یا عباس!
کرب هایم را برایت آورده ام
غصه هایم را آورده ام
نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا . مانده ام در این شهر پر التهاب. مانده ام در این خستگی
نذر کرده ام برای دل خسته ام،نذر کرده ام بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم:"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ"
دریاب این دل را...