آویزون

نخ همه ی ما دست خداست. لحظه ای رها کند نقش زمینیم.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد پناهیان» ثبت شده است

خمره ی شراب ما رو عسل کن

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم





چگونه با خدا حرف بزنیم؟

چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم



* به بهانه نزدیک شدن به ماه شعبان و مناجات شعبانیه اش این سی دی را معرفی میکنم.

* پایه ای بحث شروع کرده اند استاد. هرطور شده تهیه کنید و گوش کنید. شرح عنوان وب من در سخنان استاد است.

* میتوانید از اینجا تهیه اش کنید.

* کاش همیشه (+) در یادمان بماند.

* در حال گوش دادن به این هستم!(دانلود با صلوات از سایت ای داد)


استاد پناهیان:

وقتی با دوست داشتنی های بی ارزش مخالفت نکنی و بنای مخالفت با دل را نداشته باشی، عوارض منفی زیادی خواهد داشت؛ یکی از آنها عصبی مزاج شدن است. البته عصبی شدن همیشه به این دلیل نیست ولی آدمی که اهل مبارزه با هوا نیست، وقتی زندگی مطابق میلش نباشد زود عصبانی میشود و مثل بچه های لوس بهانه گیری و عیبجویی میکند.

اعتکاف

يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم




این کتاب دو بخش دارد: ۱- «اقامت در خانه‌ی خدا» یادداشتی برای معتکفین است که دربرگیرنده‌ی نکاتی برای بهره‌برداری بهتر از فرصت‌های معنوی اعتکاف است. در این متن نویسنده توانسته از زوایای گوناگون به اعتکاف نگاه کند و تعاریف مختلف را در مورد اعتکاف ارائه دهد. این تعاریف اعتکاف از زوایای مختلف، می‌تواند آغازی برای اندیشیدن درباره‌ی این عبادت ویژه باشد و تفکر انسان را در مورد این عبادت برجسته برانگیزاند. ۲- «شکوه امر خدا»، درصدد است تا با نگاهی تربیتی و اخلاقی، به سؤال “چرا خدا امر می‌کند؟” پاسخ داده و در ضمن این پاسخ، برخی از مفاهیم عمیق تربیتی دین اسلام را به زبانی ساده توضیح دهد. اثر ارزشمند این بخش از کتاب، تصویر لذت‌بخش، باشکوه و دلنشینی است که از مفهوم “امر خدا” در خاطره‌ی خواننده باقی می‌ماند و ناخوداگاه اثر خود را در رشد معنوی او به‌جای می‌گذارد.

دانلود فصل اول کتاب


وقت نشده بود پیگیر بشم: همه چیز درباره ی همایش "دلواپسیم"

اشک لب مشک

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ب.ظ
به توکل نام اعظمت...
بسم الله الرحمن الرحیم



نمیدانم این روزها چه شده است که اشکم لب مشکم رسیده...
شاید به خاطر غم مادر است...
شاید هم چیزی جز دلتنگی های زمینی نباشد...
کاش میشد بشود همان که استاد میگفت: باید آنچنان روح لطیف شود که اشکت دم مشکت باشد و مثل بچه ها وقت و بی وقت بزنی زیر گریه...


دوستی دارم عقایدی دارد 180درجه متفاوت با من
حرف از ایمان بود. میگفت ایمانم ضعیف شده. فایلی صوتی پیشنهاد کردم. پرسید سخنران کیست؟ جواب دادم. حرفهایی رکیک زد. چرا؟ چون سخنران فردی ولایی بود...
میگویم انسان عقل دارد. حرفهایش رو گوش کن. اگر با عقلت سازگار بود قبول کن و اگر نبود قبول نکن. حرف حق را از هر کس که باشد باید پذیرفت.
خدایا! به کجا رسیده ایم؟
دم از ایمان میزنیم و نماینده ی امامان را قبول نداریم. نباید اشکت لب مشکت برسد از این غربت؟؟؟...

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ق.ظ

به توکل نام اعظمت...

بسم الله الرحمن الرحیم


آویزون

خدایا چنان کن سرانجام کار

حسینی بمانیم و حسینی شهید شویم

==================

خدای را که چو یاران نیمه راه مرو

تو نور دیده ی مایی به هر نگاه مرو

***

مباد کز در میخانه روی برتابی

تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو